متصدی بانک:بریزم به حساب جاریتون؟
گل مراد:کاشکی این جاریم بمیره،بریز به حساب خودم!
متصدی بانک:بریزم به حساب جاریتون؟
گل مراد:کاشکی این جاریم بمیره،بریز به حساب خودم!
لپ تاپم رو بردم نمایندگیش می گم:زربه خورده.می گه :زربه فیزیکی؟می گم:پ نه پ بی محلی کردم زربه روحی خورد!
مادر احمد:اگر به تو ١٠تا بادام بدهم که آن ها را له طور مساوی با جواد تقسیم کنی،چند تا به او میی دهی؟
احمد گفت:٣تا!
مادر:ببینم مگر تو حساب بلد نیستی؟
احمد:چرا مامان من بلدم،ولی جواد که بلد نیست!
گل مراد توی کشتی بالا میاره توی کیسه،کیسه را بیرون نگه می داره مردم میگن بندازش بیرون حالمان بد شد،گل مراد می گه:ماکارانیا را لازم دارم.
حسن کچل می ره آرایشگاه همه سر و صدا می کنن، حسن کچل می گه نترسید آمدم آب بخورم.
گل مراد می ره دست شویی هر چی زور می زنه آرروغ میزنه.می گه نکنه برعکس نشستم!
به غضمفر می گن:مجزور ٨ به توان ٢ به توان همان عدد، چند می شود؟غضمفر بعد از اندکی تامل جان به جان آفرین تسلیم کرد
گل مراد تو كافي شاپ ميبينه پسره به نامزش ميگه عزيزم تو زنبور عسلي چون هم زني هم بوري هم عسلي گل مراد لره هم ميره خونه به زنش ميگه تو پنگوئني چون هم پهني هم گوهي هم اني
گل مراد تو كافي شاپ ميبينه پسره به نامزش ميگه عزيزم تو زنبور عسلي چون هم زني هم بوري هم عسلي گل مراد لره هم ميره خونه به زنش ميگه تو پنگوئني چون هم پهني هم گوهي هم اني
یک روز آمریکاییه،ژاپنیه و گل مراد می رن پیش خدا آمریکاییه می گه:کی می شه تمام قدرت دنیا دست ما باشد؟خدا می گه صد صال دیگه آمریکاییه می زنه زیر گریه،ژاپنیه می پرسه:کی می شه تمام تکنولوژی دنیا در کشور ما باشه؟ خدا می گه200سال دیگه گل مراد می گه:کی می شه ما آدم بشیم؟خدا می زنه زیر گریه!